آیت الله هاشمی رفسنجانی را از دست دادیم زیرا ایشان در استخری بدون منجی حضور داشتند
مصطفی میرسلیم، رییس فدراسیون نجات غریق و غواصی گفت: از استخری که آیت‌الله هاشمی برای شنا از آن استفاده می‌کردند مطلع نبوده و پس از مرگ ایشان از این موضوع با خبر شده‌است.
مصطفی میرسلیم که برای حضور در مجمع سالیانه هیات نجات غریق و غواصی خراسان رضوی به مشهد سفر کرده است، با اشاره به غرق شدن آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در استخر گفت:
مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی را از دست دادیم زیرا ایشان در استخری بدون منجی حضور داشتند، زمانیکه از این موضوع مطلع شدم، گفتم چرا ما از این مسئله خبر نداشتیم.
به بهانه حضور جدی تر جریان انقلابی در توئیتر و بعضی اقدامات ناشیانه اخیر | سیدمحمدرضااصنافی
دود پروژه امنیتی سازی یا امنیتی جلوه دادن توییتر فارسی اول به چشم حزب الهی‌ها می‌رود
شبکه اجتماعی جای آشکارسازی اطلاعات پنهان نیست، در این جامعه هیچ فکت و ارجاعی جز به خود مجازی اعتباری ندارد
اعتبار در شبکه به ارتباط است نه اطلاع، عوض کردن جای این دو فرصت ارتباط‌گیری در بستر شبکه را از ما می‌گیرد و روابط به‌جای افقی عمودی شکل می‌گیرد و این یعنی مرگ ساختار شبکه‌ای حزب الهی‌های توییتر یعنی ما توانایی ارتباط‌گیری با بدنه جامعه را بیش از گذشته از دست می‌دهیم
در این ساختار جدید تأثیرگذاری از ارتباط بازی به اطلاع بازی تغییر می‌کند و کسانی در این شبکه نود می‌شوند که اطلاع دارند یا ادا درمی‌آورند اطلاع دارند. توییتر جای ارتباط‌گیری است نه اطلاع پراکنی
مفهوم شبکه بیش از فنی اجتماعی است شبکه اجتماعی مثل توییتر بیش از اینکه توانایی خلق شبکه اجتماعی-انسانی داشته باشد توانایی توسعه آن را دارد. وقتی شبکه اجتماعی واقعی ما مختل است شبکه‌سازی مجازی خاله‌بازی است. توییتر روی یک شبکه واقعی ارتباطات سوار میشود و آن را ضریب می‌دهد و توسعه می‌دهد ولی توانایی خلق آن را به‌سختی دارد
گروه سازی را با شبکه‌سازی اشتباه گرفتیم؛ وقتی گروه سازی می‌کنیم تداخل گروهی پیش می‌آید و ناهماهنگی و ... ولی شبکه‌سازی اساساً امکان تداخل ندارد بلکه هر تجمعی اگر به شبکه وصل باشد سایز شبکه و قدرتش را بیشتر می‌کند
گروه فرمان پذیر است و شبکه جریان پذیر
شبکه محصول ارتباط واقعی است و گروه محصول همباشی ایدئولوژیک، در گروه نود اصلی شبکه قبل از تشکیل شکل می‌گیرد و در شبکه‌سازی پس از بلوغ شبکه. شبکه محصول فرهنگ مشترک و گروه محصول منافع مشترک است
شبکه در بستر زمان و گروه در بستر تصمیم شکل می‌گیرد. گروه‌هایِ مبتنی بر تصمیم می‌خواهند ظرفیت بزرگ شبکه را برای بولتن‌هایشان هدر بدهند؛ نباید گذاشت!
شهید راه معاش ..| رضا_نساجی
حدیث «اَلکادُّ عَلَی عِیالِهِ کَالْمُجاهِدِ فی سَبیلِ اللهِ» دارد معنای دیگر پیدا می‌کند؛ چه کم نبوده‌اند کسانی که به قصد کسب معاش خانواده از خانه خارج شده و زنده برنگشته‌اند.
مرگ چند دستفروش و خرده‌فروش به‌واسطه خشونت قلدرهای شهرداری‌ها در تهران، تبریز، قم و... در سال‌های اخیر چنان اندوهناک بوده که آدمی اگر اینان را که در راه معاش حلال خانواده کشته شده‌اند شهید نخواند، احساس شرم می‌کند.
مجمع ریش سفیدان! l مهدی_دزفولی
سرانجام پس از چند ماه انتظار و حرف و حدیث ها، ترکیب جدید مجمع تشخیص مصلحت نظام مشخص شد. ترکیبی که در مجموع توازن سیاسی و اجتماعی در آن همچنان رعایت شده است و این یعنی رهبری انقلاب اسلامی همچنان معتقد به حضور تمام ظرفیت سیاسی و اجتماعی نظام در مجمع تشخیص مصلحت نظام است. بر خلاف تمام شایعات قبل نه محمود احمدی نژاد حذف شد و نه علی اکبر ناطق نوری. حجت الاسلام ابراهیم رئیسی و محمد باقر قالیباف و سید محمد صدر و آیت الله مجتهد شبستری هم اضافه شدند که هر کدام از این افراد در سال های اخیر مواضع سیاسی جالبی داشته اند. رئیسی معاون اول سابق قوه قضائیه و رئیس کنونی آستان قدس رضوی و محمد باقر قالیباف شهردار کنونی تهران و هر دو نفر کاندیدای انتخابات سال 96، محمد صدر هم از بنیانگذاران حزب مشارکت ایران اسلامی است و از معتمدین سید محمد خاتمی. مجتهد شبستری هم امام جمعه سابق تبریز و نماینده سابق رهبری در استان آذربایجان شرقی.
در راس همه آیت الله هاشمی شاهرودی است که به ریاست مجمع رسیده است و دوباره به متن مسائل سیاسی ایران پس از سال 88 بازگشته است.
هاشمی شاهرودی می تواند جانشین خوبی برای هاشمی رفسنجانی باشد، همان طور که سال 93 هم یکی از گزینه های هاشمی رفسنجانی برای ریاست خبرگان رهبری هاشمی شاهرودی بود که البته در دقیقه آخر کنار کشید!
مجمع تشخیص در دوره جدید تغییرات زیادی از نظر ساختاری می کند. مرکز تحقیقات استراتژیک که از یادگارهای دوره ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی بود حذف می شود و برخی معاونت ها و ... نیز ادغام می شود.
به هر حال با ترکیب جدید مجمع تشخیص توازن سیاسی تا حدی حفظ شد اما تغییرات ساختاری جدیدی رقم خواهد خورد در این مجمع ریش سفیدان و پارکینگ مدیران باسابقه نظام جمهوری اسلامی ایران!
بروم دزدی کنم؟ l اکبر_شهبازی
برسر هیچ سفره نفت آلوده ای زانو نزده و از هیچ رانتی برخوردار نبوده اند تا بانکها برایشان هزار هزار میلیارد وام و اعتبار بدهندوتنها پناهشان برای رزق حلال،زیر آسمان شهر است و بساطی کوچکی که در گوشه ای از خیابان دارند.
ایجاد شغل یک وظیفه حاکمیتی است و دولتها موظف به تامین زیر ساخت های اشتغال ورفع بیکاری برای آحاد افرادجامعه هستند،حال اگر دولتها در انجام این وظیفه حیاتی خود کوتاهی کردند و نرخ بیکاری سر به فلک کشید آیا خوداشتغالی در مشاغلی نظیر دستفروشی جرم است و دستفروشی بزهکاری است؟
بساط ِپابرهنگان ِبی تریبون و بی رسانه، سالهاست که در گوشه خیابانها جمع میشود و رزق و روزی این جماعت درحاشیه، زیر چرخ های توسعه لگدمال می شود-ماموران سد معبر شهرداری سال گذشته بر چهره پیرزن بیچاره در فومن سیلی نواختندوچند روز خبر این حادثه در صدر اخبار فضای مجازی و بود وپستهای بسیارنوشته و لایک های انبوهی رد و بدل شد،اما هیجان ماجرا که خوابید قصه برخوردهای زشت دوباره آغاز شد.
آنها ژن خوب ندارند و ذخیره انقلاب نیستند تا برسر سفره صندوق ذخیره ارزی بنشینند و بچه هایشان مستقیما از صندلی دانشگاه، بر صندلی وکالت مجلس و وزارت تکیه بزنند،آنهاناقضان حقوق شهروندی وعامل اصلی گسترش قاچاق کالا و معظل اجتماعی هستند که باید بساطشان جمع شود!این تنها تصور موجود از قشر خاموش و فراگیر در جامعه در بین مسئولان است. اما دستفروش ها خود قربانی هستند،قربانی سیستم بیمار اقتصادی که آنها را برای تامین معیشت راهی خیابانها و واگن های مترو کرده است،آنان که بساطشان ،صدایشان و حتی صرف"بودنشان"نوعی"مزاحمت" است.
هرگاه فیلم و تصویر برخورد زشتی نیز رسانه ای شده است،نهایتا به اخراج مامور خاطی شهرداری منتهی شده و قوانین ناقص و افلیج در این زمینه دست نخورده باقی مانده است،قوانینی که به دستفروش می گوید دستفروشی نکند،اما این قوانین هیچگاه راه دیگری برای زنده ماندن پیشنهاد نمی کند،جز آن پاسخی که تمام این اقشار برای توضیح کار خود دارند وقتی می گویی چرا این کار را میکنی میگوید:"چه کار کنم،بروم دزدی کنم"؟
t.me/maktubmed/2450