مکتوبات

تحلیل‌های مستقل، متعهد و عدالت‌خواهانه درباره دنیایی که در آن زندگی می‌کنیم

مکتوبات

تحلیل‌های مستقل، متعهد و عدالت‌خواهانه درباره دنیایی که در آن زندگی می‌کنیم

فقر گسترده و طلبه شرمنده | اسماعیل_آذری‌نژاد

فقر گسترده و طلبه شرمنده | اسماعیل_آذری‌نژاد

برای قصه خوانی کودکان که به روستاها [روستاهای شهرستان کهگیلویه ِ استان کهگیلویه و بویراحمد] می روم، غالبا فکر می کنند نماینده حاکمیت هستم و عرض شکایت و کمک دارند. شرمنده می شوم که انسانی بزرگی اش تحقیر و مجبور شود علنی در خواست کمک کند.

در سفر چند روز پیش خانم جوانی با التماس درخواست کرد بیا به خانه من سر بزن ببین با چه فلاکتی زندگی می کنم. خانه که نبود،در یک اتاق نه متری زندگی می کرد، دو کودک داشت، خانم از فقر سوء تغذیه داشت،قسم می خورد شیر ندارم که به کودکم بدهم، یخچال نداشت، گوشتی نبود که بخواد نگهداری کند، یخ هم از همسایه ها می گرفت. سر ظهر بود که وارد خانه ایشون شدم، غذایی بر گاز ندیدم. خانم دیگری گفت این وضع همه ماست یکی کمتر و یکی بیشتر. تفاوت چندانی نداریم.

بزرگترین مشکل این روستاییان، دور بودن از شهر،نداشتن جاده مناسب، بیکاری مردان و نبود واحد تولیدی و اشتغال. غالب مردها مجبورن به استان های همجوار بروند برای اشتغال. نمی توان پذیرفت یک استان و شهر دارای کارخانه ها و برخوردار از امکانات زیاد باشند و یک استان با مرگ دست و پنجه نرم کنند

t.me/maktubmed/2603

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.