شش سوال از جناب آقای علی مطهری درباره دفاع شان از «ژن خوب» | نادر-فتوره-چی
جناب آقای علی مطهری(آقازادۀ آیت الله مطهری) و نایب رئیس کنونی مجلس ایران در یادداشتی که در هفته نامه «صدا»(ارگان حزب کارگزاران سازندگی) منتشر کرده و بنده آنرا در سایت فرارو(متعلق به آقازادۀ آیت الله خوشوقت) مطالعه کردم، درباره اعتراضات گستردۀ مردم در هفته های اخیر به ماجرای «ژن خوب»، نوشته است:
«اخیرا نیز رسانه ها به این موضوع(آقازاده ها)زیاد می پردازند و گاهی بی انصافی می شود...اثر منفی دیگر آن این است که گاهی حق این جوانان و استعداد آنها ضایع می شود،یعنی فردی که تحصیلات و سابقه مناسب برای یک پست و انگیزه لازم را دارد و مراحل آنرا پله پله طی کرده و اصلح است،به خاطر مسئولیت پدرش و سروصدای که رسانه ها ممکن است ایجاد کنند از آن پست محروم و استعداد او معطل باقی می ماند.
البته قبول داریم که در مواردی، از موقعیت پدران برای فرزندان سوءاستفاده شده و فرزندانی بدون آنکه شایستگی لازم را داشته باشند، پست های مهم را اشغال کرده اند و حق افرادی ضایع شده است، ولی این امر نباید باعث شود که حق فرزندان صالح و توانای مسئولان کشور و در واقع حق مردم نادیده گرفته شود».
در خصوص این متن، پرسش های زیر از جناب ایشان مطرح است:
1️⃣ آقای سلمان خدادادی، همکار جنابعالی و رئیس کمیسیون اجتماعی مجلس در تاریخ 30 خرداد سال 96 جمعیت بیکار کشور را بین 6 الی 10 میلیون نفر برآورد کرده است. چرا جنابعالی به عنوان نایب رئیس مجلس مملکتی که در خوشبینانه ترین حالت 6 میلیون تن از جوانان اش بیکارند، تنها نگران «ضایع شدن» استعداد «جوانان آقازاده» هستید؟
2️⃣ اخیرا در رسانه ها، خبر انتصاب آقای «زهیر مطهری»، فرزند برادر جنابعالی به سمت «سرپرستی اداره کل مطبوعات داخلی وزارت ارشاد» جنجالی شد.
فرموده اید «فردی که تحصیلات و سابقه مناسب برای یک پست و انگیزه لازم را دارد و مراحل آن را پله پله طی کرده و اصلح است» نباید به خاطر آقازاده بودن از این پست محروم شود.
مستدعی ست، اسناد و مدارک خود دال بر «تحصیلات» و «سابقه» و «طی کردن پله به پله مراحل» توسط آقای زهیر مطهری در حوزه مطبوعات را منتشر بفرمایید.این درخواست از آنروست که بنده با جستجوی گسترده در فضای مجازی و حتی مراجعه به «بانک مقالات نشریات» و ... چیزی مبنی بر «سابقه مطبوعاتی» از ایشان پیدا نکردم.
3️⃣ نکته دیگری که در خصوص «سابقه»،«طی کردن پله به پله مراحل» و «انگیزه لازم» درخصوص برادرزاده جنابعالی به عنوان یک مثال جهت «راستی آزمایی» ادله مطرح شده در یادداشت شما وجود دارد، انتصاب ایشان در تاریخ 4 آذر سال 92، به سمت « مدیر کل هماهنگی امور استان های معاونت امور مجلس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری کشور»است.
از جنابعالی تقاضا می کنم تجانس، تناسب و ارتباط منطقی موجود بین «مطبوعات» و «صنایع دستی» را برای آگاهی این حقیر تشریح بفرمایید و توضیح دهید که در آنزمانی که ایشان به سمت « مدیر کل هماهنگی امور استان ها» منصوب شده بود، دقیقا چه «سابقه»ای در این حوزه داشت و اینکه آیا در مجموعه آن 6 میلیون بیکاری که دربالا اشاره شد، امکان نداشت فردی «شایسته»تر،«باانگیزه»تر و البته «سابقه دار»تر از ایشان و به قول خودتان «اصلح» پیدا شود؟
4️⃣ با توجه به اینکه فرموده اید« قبول داریم که در مواردی، از موقعیت پدران برای فرزندان سوءاستفاده شده و فرزندانی بدون آنکه شایستگی لازم را داشته باشند پست های مهم را اشغال کرده اند»، خواهشمندست:
الف، نام، سمت و سوابق آندسته از «فرزندانی که با شایستگی لازم، پست های مهم را اشغال کرده اند» ذکر کنید.
ب، نام، سمت و سوابق آندسته از «فرزندانی که با بدون شایستگی لازم، پست های مهم را اشغال کرده اند» منتشر کنید و «راهکار»خود به عنوان نایب رئیس مجلس درخصوص جلوگیری از هدررفت سرمایه های 80 میلیون تن از شهروندان ایرانی به واسطه «اشغال پست های مهم» توسط افراد «نالایق» را تشریح بفرمایید.
5️⃣ آیا این درجه از تساهل و مدارا و «دلواپس»ی و دلسوزی ای که جنابعالی در خصوص فرزندان مقامات دارید، آیا پدر جنابعالی در خصوص فرزندان مقامات حکومت پیشین داشت؟
6️⃣ بینی و بین الله، به هر آنچه که ایمان دارید، به این سوال «صادقانه» پاسخ دهید:
آیا خود جنابعالی، اگر فرزند آیت الله مطهری نبودید که سوابق ایشان در انقلاب نه بر کسی پوشیده است و نه قابل انکار، اکنون «نایب رئیس» مجلس ایران بودید و برجایی تکیه زده بودید که زمانی بزرگان مشروطه تکیه زده بودند یا خیر؟
سطح مطالبات را به تشویق ایسلندی و موج مکزیکی زنان کاهش ندهید | اکبر-شهبازی
کلید واژه انقلاب اسلامی عدالت بود و حاکم شدن مستضعفان در جهان. همان کوخ نشینانی که اکنون بسیاری شان فقط با پول یارانه روزگار می گذارنند و جوان تحصیل کرده بیکار در خانه دارند و در گوشه خیابان و مترو دستفروشی می کنند،اما چون ژنشان-خوب نیست تا نیازهای اولیه خود را فریاد بزنند هیچگاه دیده نمی شوند.
آنها خیال رفتن به کنسرتهای چندصدهزار تومانی را هم در مخیله خود نمی گنجانند. آنها قرار است همچنان در حاشیه باشند و توییتری ها و فیس بوکی ها هم مایل نیستند که نیازهای اساسی اینها را بر ادیپ های لوکس سرمایه سالاران و شمال شهری ترجیح دهند و طوفان توییتری به پا کنند.
مسئله آمدن یا نیامدن زنان به ورزشگاهها نیست. مسئله نشستن بر موج مکزیکی در ورزشگاه هاست. مسئله گم شدن و نابودی مسائل اساسی و فراموشی تبعیض سیستماتیک است در میان هوهوهو های تشویق ایسلندی.
اما مسئله ما در انقلاب همچنان ،"عدالت"است و معتقدیم "جنگ همچنان جنگ فقر و غنا است". جنگ همچنان نبرد برای رفع تبعیض است وعدالت.
دولتمردان اگر قول داده اندکه زنان به ورزشگاهها بیایند، خب بسم الله!
به قول خود عمل کنید، اگر از عوض نشدن زمین بازی و مطرح شدن مطالبات اصلی نمی ترسید، هم مسئله ورود زنان به ورزشگاهها را حل کنید و هم معضل کنسرت و گشت ارشاد و هم باقی مسائل را. اما یادتان باشدهیچگاه مسائل اساسی چون ژنهای-خوب فراموش نمی شوند.
نه فیش-های-نجومی و املاک-نجومی ونه آمار بیکاری میلیونها جوان تحصیل کرده و تورم و گرانی افسارگسیخته از خاطره ها می رود، و نه مسئله تاریخی و تبعیض و ناعدالتی در عرصه های مختلف اجتماعی و اقتصادی.
دعوای اصلی بر سر اینهاست ،باقی مسائل حاشیه ای است بر دیده نشدن این اتفاقات. جنجال ها به سود شماست..
گزارش خبرگزاری مهر از تعرض به دختران معلول ذهنی در مرکز نگهداری از معلولان
دختر جوانی که می گوید خانواده ندارد و مجهول الهویه است و چون جایی برای رفتن ندارد اینجا مانده، اعتراف می کند که یکی از مسئولان مرکز و دو نفر از پرسنل آن ها را «اذیت» می کنند. در پاسخ به این پرسش که «چطور اذیتی» تنها می گوید: «وسایلی که خیرین برای ما می آورند به ما نمی دهند. بعد برای اینکه آن ها را بگیریم شرط هایی برای ما می گذارند.»
وقتی از او می پرسم بچه ها شرط ها را اغلب قبول می کنند یا نه می گوید: دختران معلول ذهنی و جسمی، مثل هر آدم دیگری نیازهایی دارند. طبیعی است که خیلی از پیشنهادها را سریع قبول کنند.
کسانی که به نحوی از این مرکز بیرون آمده اند هم روایت مشابهی دارند. کودک ۱۲ ساله ای که به فروش مواد مخدر مشغول است، در پاسخ به اینکه چرا در مراکز نگهداری نمی ماند می گوید: «اذیت می کنند.» و وقتی از او می پرسی: «یعنی چه جور اذیتی؟ تنبیه بدنی؟» پاسخ می دهد: «تنبیه بدنی نه. اذیت...»
t.me/maktubmed/2797
www.mehrnews.com/news/4076197
دوزاری کجِ «ژنِ ناقل» l نادر-فتوره-چی
جناب آقای محمدرضا عارف، «سرلیست امید» در مجلس که البته نه تنها «رئیس» و «نائب رئیس» نشد، بلکه حتی برای «کمیسیون آموزش»هم رای نداشت،در اظهاراتی که بیشتر شبیه «پشت چشم نازک کردن» است تا «واکنش»، انتقادات شهروندان به «پُست و پلوخوری» های پسرش را «افاضه در فضای مجازی» خوانده و گفته است «در فضای مجازی از این مسئله سوءاستفاده شده و فرزند من نیز همیشه شاگرد ممتاز بوده و شاگرد اول کلاسش بوده ».
یا آقای عارف نمی داند «افاضه» چیست، یا هنوز متاسفانه با آنهمه «ژن خوب ناقل» دوزاری مبارک شان نیافتاده که مردم از لشگر «جغله بچه»های پر افاده مقامات در کرسی شهرداری و صدارت و مدیرعاملی و نمایندگی و «مقطع دکترای تجارت بین الملل» و ... خون خونشان را می خورد و دیگر تحمل دیدن «موفقیت های ژنتیکی» این «نوگُلان کُت کمر کُرستیِ ته ریش دوروزۀ عرصه خدمت» که در «حالت عادی» بعید است بتوانند تنبان شان را به تنهایی بالابکشند را ندارند.
به سهم خود به عنوان یکی از مخاطبان «کرشمۀ ملوکانه» حضرت مستطاب، تلاش خود را برای انداختن دوزاری کج خواهم کرد:
1️⃣ ما درباره اول شدن آقاپسر شما در «مسابقات شنای نوجوانان استان» افاضه نکردیم، پرسیدیم چگونه این «زاکربرگِ کشف نشده» با لیسانس برق، عضو هیات مدیره «سازمان تهیه و تولید مواد معدنی ایران» بوده است؟
2️⃣ما نپرسیدیم ایشان کی جدول ضرب یاد گرفت، پرسیدیم چه کاره مملکت بود که در زمان وزارت شما، با 27 سال سن در هلند برای وزارت دفاع «شریک تجاری 2 میلیارد دلاری» پیدا می کرد؟
3️⃣ ما نپرسیدیم آیا از بچه همسایه زودتر تاتی تاتی کرد یا دیرتر، بلکه پرسیدیم چه شد ناگهان به شکلی «خودجوش» با قائم مقام شما در وزارت پست و تلگراف و تلفن (نصرالله جهانگرد) شرکت «سامانه های یکپارچه سیمرغ تجارت» (پیمانکار کارت هوشمند بانک تجارت) را تاسیس و عضو هیات مدیره آنجا شد؟
4️⃣ما نپرسیدیم ایشان را چندماهگی از شیر گرفتید یا چندبار در دبستان «صدآفرین» گرفت، بلکه پرسیدیم وقتی ایشان به استناد «روزنامه رسمی کشور» در سال 93 رئیس هیات مدیره «شرکت بین المللی توسعه تجارت آشار» بوده، چرا به دروغ می گوید «تا وقتی که در کنار آقای دکتربودم که خرداد امسال بود(سال 95)، من اعتقادم اینه که کسی که کار سیاسی می کنه، حق کار اقتصادی نداره»؟
این پرسش ها «افاضه» نیست جناب آقای «نماینده مردم» که البته کل «عملکرد مجاهدانه»تان در «سنگرخدمت در خانه ملت»، چیزی جز «ثبت نام شجاعانه در لیست متقاضیان نطق میان دستور» نیست!
جهت اطلاع همایونی، در کره جنوبی که کعبه آمال «جناح مترقی» شماست و «آقازاده»های تان برای گرفتن نمایندگی فروش خودرو و قابلمه و آرامپز و لپ تاپ اش سر و دست می شکنند، همین «افاضات» موجب شد «رئیس جمهور» را فقط به خاطر یک فقره از این «شاگرد ممتاز»بازی ها، با پسگردنی از کاخ به چاه بدرقه کنند.
این «افاضه» نیست جناب «دکتر»، این «الفبای دموکراسی»ای ست که زرت و زرت به نامش کرسی ها را در رقابتی نابرابر و غیرآزاد اشغال می کنید و لافش را می زنید و در «جلسات مهم»، پشت دیس های موز و خیار و شیرینی دانمارکی عکس یادگاری اش را می گیرد.
این پرسش ها «افاضه» نیست، مقدمات یک سیلاب و بیان محترمانه یک «نفرت عمومی»ست.
پیرو درخواست برخی عزیزان مبنی بر شفاف‌سازی پیرامون فیلتر سخنران‌ها | حیدر_عباسی
باید گفت به خلاف آنچه ما از مشی رهبری مبنی بر فرایند رسیدن آزاد حرف‌های جوانان به ایشان سراغ داریم، در فرایندی که برای انتخاب سخنرانان دیدار طراحی شده بود یک بخش نهایی وجود داشت که سخنرانان برگزیده باید در محضر عده‌ای از بزرگان و مسئولین، متن خویش را قرائت می‌کردند و متن از جانب آنها تایید و اصلاح می‌شد و طبیعتا متنی که از این فیلتر نمی‌گذشت واجد صلاحیت برای قرائت مقابل رهبری نبود.
معیارهای تایید متن‌ها عمدتا خوشایندی حضرت آقا بود به نحوی که در جلسه، بارها این جمله تکرار شد که جوری حرف بزنید که آقا_خوشش_بیاید. حتی یکی از بزرگان که بسیار هم در بین حزب الله جایگاه دارند بارها به خاطراتی متوسل شدند که نشان دهند آقا از سخنان تند و انتقادی خوششان نیامده است و باید جوری حرف زد که آقا_خوشش_بیاید. البته مصالح متعدد دیگری نیز همچون عدم تعرض جدی به بزرگان حوزه و نظام (به جز دولت) وجود داشت.
همچنین به بهانه‌ی اینکه نباید به گونه‌ای صحبت کرد که جوانان و مردم ناامید شوند، تقریبا هیچ بیان جدی‌ای از نقاط ضعفِ موجود قابلیت طرح نداشت.